کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 792

1. من ترک زهد کرده و رندی گزیده ام

2. خاشاک راه داده و گوهر خریده ام

3. تا کرده ام ز منزل هستی سفر گزین

4. نارفته نیم گام به مقصد رسیده ام

5. نقش جمال دوست که خورشید عکس اوست

6. هر صبحدم در آینه جام دیده ام

7. امشب به باد لعل لب او على الدوام

8. تا روز باده خورده ام و نقل چیده ام

9. می نوش و تکیه بر کرم عام کن که من

10. دوش این سخن ز هاتف غیبی شنیده ام

11. گر ز آنکه باره چاشنی وصل میدهد

12. باری به من که شربت هجران چشیده ام

13. از بیم زاهدان که نگیرنده بر کمال

14. پوشیده خرقه بر می و دم در کشیده ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنگ بنواز و بساز ار نبود عود چه باک
* آتشم عشق و دلم عود و تنم مجمر گیر
شعر کامل
حافظ
* دروگر زمانست و ما چون گیا
* همانش نبیره همانش نیا
شعر کامل
فردوسی
* عیب شیرین دهنان نیست که خون می‌ریزند
* جرم صاحب نظرانست که دل می‌بندند
شعر کامل
سعدی