کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 795

1. من ز جانان به جان گریخته ام

2. وزه جفای جهان گریخته ام

3. آفرین بر گریز پائی من

4. کز غم این و آن گریخته ام

5. خلق در خانه ام کجا بابند

6. که من از خان و مان گریخته ام

7. بر درش دیده ام رقیبان را

8. چون گدا از سگان گریخته ام

9. گفت: از من گریخت نتوانی

10. گفتمش من از آن گریخته ام

11. بنده هرگز گریخت ز آزادی

12. از در او من آن گریخته ام

13. گر تو ناگه گریختی ز کمال

14. من ازو هر زمان گریخته ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می نماید تلخی بادام آخر خویش را
* گرچه شیرین کار او را در شکر پنهان کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه
* که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم
شعر کامل
حافظ
* تا غنچه به باغ از دهن تنگ تو دم زد
* عطار صبا مشک ختن در دهنش کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی