کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 814

1. یک شب نسیم زلفت از حلقه شنودم

2. مشکین نفس برآمد آن دم ز سینه دودم

3. بیمی ز جان فشانی هیچم نبود چون شمع

4. آن شب چو آب دیده از سر گذشته بودم

5. من در لطافت آن گوی ذقن چه گویم

6. تا دیدمش ربوده از خویش در ربودم

7. چندانک مهر و کینته با من فزون و کم شد

8. در صبر و بیقراری کم کردم و فزودم

9. ساقی مریز جرعه تا محتسب نه بیند

10. داغ شراب گلگون بر خرقه کبودم

11. از بانگ چنگ کارم شد صد بریشم افزون

12. تا سوی باده نوشان در پرده ره نمودم

13. رفت آنکه بی تو دیگر چشم کمال خسید

14. آن خواب بود گوئی وقتیه که میغنودم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما
* ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما
شعر کامل
مولوی
* فرو شوی ای معلّم لوح بیداد
* که یار این حرف پیش از مکتب آموخت
شعر کامل
جامی
* زان می که داد حسن و لطافت به ارغوان
* بیرون فکند لطف مزاج از رخش به خوی
شعر کامل
حافظ