کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 82

1. ای از تو بانواع مرا چشم رعایت

2. آری نظری کن به من از عین عنایت

3. یکبار به تصریح مرا بنده خود خوان

4. زیرا که همه کس نکند فهم کنایت

5. گفتی که عتابی کنم و ناز، دگر بار

6. گفتم نکنی تا نکنم حمل شکایت

7. دلبستگی زلف تو نگذاشت و گرنه

8. را میرفتم ازین شهر ولایت به ولایت

9. صد چاره برانگیختم و جهد نمودم

10. تا دامن قربت بکف آرم به کفایت

11. هیهات که آن فکر خطا بود که کردم

12. این کار میسر نشود جز به هدایت

13. اغیار چه دانند که با جانب بارم

14. باری به چه حد است و ارادت به چه غایت

15. چون واقف اسرار دل دلشدگانی

16. پیغام چه حاجت چه ضرورت به حکایت

17. از نمد بداندیش میندیش کمالا

18. دشمن چه نواند چو کند دوست حمایت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکوه از پیری کنی زاهد بیا همراه من
* تا به میخانه برم پیر و جوان آرم تو را
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* شب تیره چون روی زنگی سیاه
* ستاره نه پیدا نه خورشید و ماه
شعر کامل
فردوسی
* ای صبا امشبم مدد فرمای
* که سحرگه شکفتنم هوس است
شعر کامل
حافظ