کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 898

1. چاره کس نکند غمزه خونخواره تو

2. خون نگرید چه کند عاشق بیچاره تو

3. کرد با خاک سر و جان عزیزان هموار

4. داغ پیوسته و درد غم همواره تو

5. هر کسی راز دل ریشه بود ناله و آه

6. ناله ماه ز دل سختتر از خاره تو

7. انه منم از وطن افتاده غریب نو و بس

8. ای مقیمان و غریبان همه آواره تو

9. روز حشر از دل عاشق به جز این نیست سؤال

10. که چه آمد به نو از بار ستمکاره تو

11. گر کنی پرده ز رخ دور مرانه چشم مرا

12. بود لایق و شایسته نظاره تو

13. چند پوشیده بر آئی چو شنودندة کمال

14. فی جینی از خرقه صد پارۂ تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد
* وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد
شعر کامل
حافظ
* تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین
* به چین زلف تو آید به بتگری آموخت
شعر کامل
سعدی
* هر آن کس را که در خاطر ز عشق دلبری باریست
* سپندی گو بر آتش نه که دارد کار و باری خوش
شعر کامل
حافظ