کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 946

1. شبت خوش باد ای باد سحرگاه

2. که آوردی هوای زلف آن ماه

3. چه سود از ناله شبها که جانان

4. ز حال دردمندان نیست آگاه

5. در آن حضرت اگر چه راه آن نیست

6. که باشم من ز نزدیکان درگاه

7. ولی عبیی چنان نبود ز درویش

8. که دارد آرزوی صحبت شاه

9. من از اهل طریقت بودم اول

10. چو رفتارت به دیدم رفتم از راه

11. مرا زاهد ز شبخیزان شمارد

12. من و او راد صبح استغفر الله

13. تو جان خواه از کمال ای راحت جان

14. که او را در غمت این است دلخواه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو را اگر نفسی ماند جز که عشق مکار
* که چیست قیمت مردم هر آنچ می‌جوید
شعر کامل
مولوی
* آن سفرکرده کش از ما دل گرفت
* جان فدایش هر کجا منزل گرفت
شعر کامل
جامی
* دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
* و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم
شعر کامل
حافظ