کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 963

1. از در خویش مرا بر در غیری بری

2. باز گونی بدر غیر چرا میگذری

3. از تو هم پیش تو هم بر در تو داد مرا

4. فتنه گر هم تو و گوئی که چرا فتنه گری

5. گر چه در بتحده رفتم ز در کعبه رواست

6. هم در تست در بتکده چون در نگری

7. کعبه و دیر توئی دیر کجا کعبه کجاست

8. نیست غیر از تو کسی غیر کرا میشمری

9. کعبه گر شد ز تو پر بتکده هم خالی نیست

10. کمنی نیست ترا کز همه بسیار تری

11. جویمت که بدر کعبه گهی بر در دیر

12. چون گدای تو شدم از تو شد این در بدری

13. رفت آوازه که امسال بحج رفت کمال

14. بس مبارک سفری چون تو به او هم سفری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حافظ از حشمت پرویز دگر قصه مخوان
* که لبش جرعه کش خسرو شیرین من است
شعر کامل
حافظ
* غنچه را لب‌بسته بینی نسترن را پاره‌دل
* لاله را در زیر خون بینی و نرگس را نزار
شعر کامل
عطار
* نقش شیرین رود از سنگ ولی ممکن نیست
* که خیال رُخش از خاطرِ فرهاد رود
شعر کامل
جامی