کمال خجندی_دیوانمقطع ها (فهرست)

شمارهٔ 43

1. دوش مهمان لب جانان شدم

2. عذر گفت و منتم بر جان نهاد

3. کامشبم چیزی چنان در خورد نیست

4. تا توان پیش چنین مهمان نهاد

5. گفتم آن نقل دهان بس نیست گفت

6. هیچ پیش مهمان نتوان نهاد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا غوطه در عرق نزند جبهه کریم
* گرد خجالت از رخ سایل نمی رود
شعر کامل
صائب تبریزی
* به آن رخسار گندم‌گون جمالت راست بازاری
* که قرص آفتاب آنجا نمی‌ارزد به یک ارزن
شعر کامل
محتشم کاشانی
* سلطان که خشم گیرد بر بندگان حضرت
* حکمش رسد ولیکن حدی بود جفا را
شعر کامل
سعدی