کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 108

1. زان شب که با تو دست در آغوش کرده ام

2. یکباره ترک صبر و دل و هوش کرده ام

3. هرچ آن نه عشق تست ببازی دانة گهر

4. هرچ آن نه یادتست فراموش کرده ام

5. در چشم من شدست یکی دانة گهر

6. هر نکته یی که از دهنت گوش کرده ام

7. خالی شده دماغ من از مستی و خمار

8. زان باده ها که از لب تو نوش کرده ام

9. بر چرخ می رسید خروش دل از فراق

10. او را بوعده های تو خاموش کرده ام

11. از چشم نیم خواب تو امروز روشنست

12. آن ناله ها که من ز غمت دوش کرده ام

13. دستم که زیر سنگ فراقست هر شبی

14. تا روز با غم تو در آغوش کرده ام

15. پرسیدم از دلم که چرا دوری از برم؟

16. گفتا که خوفرا رخ نیکوش کرده ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وه که دامن می‌کشد آن سرو ناز از من هنوز
* ریخت خونم را و دارد احتراز از من هنوز
شعر کامل
وحشی بافقی
* ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
* ببین که در طلبت حال مردمان چون است
شعر کامل
حافظ
* درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
* نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد
شعر کامل
حافظ