کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 122

1. سحرگهان که ز بهر صبوح برخیزم

2. هزار فتنه ز هر گوشه یی برانگیزم

3. چو خطّ دوست زنم دست در گل و سوسن

4. چو زلف یار بسر و سهی در آویزم

5. بدان امید که با یار خلوتی سازم

6. ز باده مست شوم تا ز خویش بگریزم

7. چو زلف یار بپایش درافتم از سر ذوق

8. شکسته بسته و آنگه درست برخیزم

9. میست آن لب چون لعل و من ز آتش عشق

10. همه تن آب شوم تا بمی بر امیزم

11. ستارگانرا دندان بکام در شکنم

12. بگاه عربده گر با سپهر بستیزم

13. چو می بدست بود از جهان نیندیشم

14. چو یار یار بود از فلک نپرهیزم

15. جهان خراب شود گر من اندرین مجلس

16. ز نیم خوردة خود جرعه بر جهان ریزم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جای حیرت نیست گر شد سینه ما چاک چاک
* شیشه را چون نار خندان می کند صهبای عشق
شعر کامل
صائب تبریزی
* همه را دیده در اوصاف تو حیران ماندی
* تا دگر عیب نگویند من حیران را
شعر کامل
سعدی
* تأمل کنان در خطا و صواب
* به از ژاژخایان حاضر جواب
شعر کامل
سعدی