کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 149

1. هر شبی با دلی و صد زاری

2. منم و آب چشم و بیداری

3. بنماندست آب بر جگرم

4. بس که چشمم کند گهرباری

5. دل تو از کجا و غم زکجا؟

6. تو چه دانی که چیست غمخواری؟

7. آنگه از حال من شوی آگاه

8. که چو من یک شبی بروز آری

9. گفتم جان بیار و عشوه ببر

10. چشم بد دور ازین کله داری

11. مردمی کن ، مجوی آزارم

12. که نه کاریست مردم آزاری

13. بار تو بر دلم خود بود

14. خشم خوشتر کنون بسر باری

15. من فراوان کشیده ام غم دل

16. لیک کم بوده ام بدین زاری

17. که نه صبر همی کند پشتی

18. که نه یارم همی دهد یاری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مشوی ای دیده نقش غم ز لوح سینه حافظ
* که زخم تیغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد
شعر کامل
حافظ
* هر آن شب در فراق روی لیلی
* که بر مجنون رود لیلی طویلست
شعر کامل
سعدی
* فغان که در حرم وصل بار همچو سپند
* مرا نشستن و برخاستن یکی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی