کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 156

1. خه، شاد و کش آمدی کجایی؟

2. شرمت بادا ز بی وفایی

3. کو آن عهد و استواری ؟

4. کو آن همه مهر و آشنایی؟

5. خود هیچ ز حال ما نپرسی

6. یک لحظه بنزد ما نیایی

7. جان و سر تو که هم سر آید

8. آن محتشمیّ و این گدایی

9. ما را چو فقاع بسته کردی

10. تا کوزه ز دیگران گشایی

11. گفتی که ز من جفا نبینی

12. هر چند که بیشم آزمایی

13. تقصیر نمی کنی زه تو

14. تو خود نه ز مردم جفایی

15. ای غم ز تو من چه عذر خواهم؟

16. پیوسته تو در صداع مایی

17. وی وصل ترا چه بود باری

18. کز دور رخم نمی نمایی

19. ای دل تو عظیم تیره رویی

20. وی عقل تو سخت تیره رایی

21. ای اشک تو باری از میانه

22. بر خود زده یی دو روشنایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو چنگ فزونی زدی بر جهان
* گذشتند بر تو بسی همرهان
شعر کامل
فردوسی
* همایی چون تو عالی قدر حرص استخوان تا کی
* دریغ آن سایه همت که بر نااهل افکندی
شعر کامل
حافظ
* به بیداری نمی آید زشوخی بر زمین پایش
* مگر مشاطه در خواب آن پریرورا حنا بندد
شعر کامل
صائب تبریزی