شمارهٔ 22
1. نگار دل سیاهم لاله رنگیست
2. چو غنچه بسته طبعی، چشم تنگیست
3. چو بیماریست چشم نا توانش
4. که بر دوشش ز غمزه نیم لنگیست
5. نگارا بس کن آخر زین جفاها
6. که هر کس را که بینی نام و ننگیست
7. مرا دایم بوصل تو شتابیست
8. وگر چه در تو زین معنی درنگیست
9. تو بس سنگین دلی ، آری ، توانی
10. اگر صبری کنی ، کاندر تو سنگیست
11. دو ابروی تو بر شکل کمانیست
12. که هر غمزه درو تیر خدنگیست
13. چرا تیر و کمان بر من کنی راست؟
14. مگر زین بیشتر بامات جنگیست؟
15. زبانت چون روان گردد بعذرت
16. تو گویی لنگی اندر دوش لنگیست
17. سرش سبزست و لب خندان و رخ سرخ
18. چو گل هر کس کش از روی تو رنگیست
19. تنم گفتم که نالانست، گفتا:
20. چه بودستش؟ بنامیزد! چو چنگیست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده