کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 25

1. از تو جز درد دل و خون جگر حاصل نیست

2. چه کنم جان؟ چو جزین هیچ دگر حاصل نیست

3. بر نبندد ز میان تو کمر طرفی، از آنک

4. در میان خود بجز از طرف کمر حاصل نیست

5. ذوق باشد دهنم را که کد یاد لبت

6. ورچه ذوق شکر از نام شکر حاصل نیست

7. گفتی اندر مه و خورشید نگاهی می کن

8. گر ز رخسار منت حظّ نظر حاصل نیست

9. گر چه این هر دو دوجسمیست بغایت روشن

10. آن غرض کز تو بود از مه و خور حاصل نیست

11. دل ز زلف تو طلب کردم و بر خود پیچید

12. گو:مکن شرم، بگو نیست اگر حاصل نیست

13. بجز از درد سر ار با تو بسی خواهم گفت

14. هیچ مقصود من ای جان پدر حاصل نیست

15. گفتمت بوسی از آن لعل وز من جانی نقد

16. این توقّف ز چه رویست؟ مگر حاصل نیست؟

17. بر گرفتم طمع از تو که مرا هیچ طمع

18. بی زر از تو نشود حاصل وزر حاصل نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گل و نرگس به هم دیدى به نوروز
* چنان بودند آن هر دو دل افروز
شعر کامل
فخرالدین اسعد گرگانی
* هر غمی را فرجی هست ولیکن ترسم
* پیش از آنم بکشد زهر که تریاق آید
شعر کامل
سعدی
* بی تو هر روز مرا ماهی و هر شب سالی‌ست
* شب چنین، روز چنان، آه! چه مشکل حالی‌ست!
شعر کامل
هلالی جغتایی