کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 36

1. اهل تو بازار گوهر بشکند

2. زلف تو ناموس عنبر بشکند

3. درّ دندان تو خون صف برکشد

4. شکّر اندر قلب لشکر بشکند

5. رنگ خون پیدا شود بر چهره ات

6. چون صبا زلف ترا سربشکند

7. هر که در بندد دری در کوی صبر

8. حلقة زلف تو آن در بکشد

9. پیش قدّ و خطّ تو نقّاش چین

10. هر زمان پرگار و مسطر بشکند

11. ز آرزوی آن دوتا مشکین رسن

12. ماه نو خود را چو چنبر بشکند

13. ترسم این سرها که دارد زلف تو

14. توبت من بار دیگر بشکند

15. هر که او در انتظار وصل تست

16. روزگارش دل بغم در بشکند

17. روزی از ناگه دل دیوانه ام

18. در جهد وان مهر شکّر بشکند

19. راستی را از تو باید خواست آب

20. هرکه او را لقمه در بر بشکند

21. از دهانت کام دل حاصل کند

22. و ارزوی جان غم خور بشکند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای کاش جان بخواهد معشوق جانی ما
* تا مدعی بمیرد از جان فشانی ما
شعر کامل
فروغی بسطامی
* غصه ام خیزد، کای دل، سخن صبر کنی
* وه چرا گویی از آن چیز که نتوانی کرد؟
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* نشان مردمی در مردم عالم نمی یابم
* اگر دارد وجودی مردمی، مردم گیا دارد
شعر کامل
صائب تبریزی