شمارهٔ 4
1. گل رخت بباغ در فکندست
2. وز چهره نقاب بر فکندست
3. بر راه صبا ز شکل غنچه
4. صد صرّۀ پر ز زر فکندست
5. اسباب نشاط و عیش عالم
6. نوروز بیکدگر فکندست
7. شد تشنه بخون لاله سوسن
8. زین روی زبان بدر فکندست
9. چون نافۀ مشک نا رسیده
10. لاله همه کوه و در فکندست
11. آمیخته خون و مشک با هم
12. بی قیمت و بی خطر فکندت
13. آهویی رمیده گویی آنرا
14. از ترس برهگذر فمندست
15. آب دهن سحاب نرگس
16. در دیدةۀ بی بصر فکندست
17. بلبل ز قدوم گل در اطراف
18. آوازۀ شور و شر فکندست
19. از آب سنان کشیده سوسن
20. وز آتش گل سپر فکندست
21. ز اندیشه بخویشتن فرو شد
22. تا بر رخ گل نظر فکندست
23. گویی همه شب شراب خوردست
24. نرگس که چو مست سرفکندست
25. نی نی که ز شرم چشم یارم
26. خود را بخراب در فکندست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده