کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 49

1. تاب جمال تو آفتاب ندارد

2. با خم زلفت بنفشه تاب ندارد

3. کرد دلم شب خوش خیالت از یراک

4. دیده درین عهد چشم خواب ندارد

5. غمزۀ خود را بآب چشم جلاده

6. تیغ چه رونق دهد که آب ندارد؟

7. گفتمش : از من لب تو بوسه که پذرفت

8. یا بدهد، یا مرا عذاب ندارد

9. گفت: اگر صبر می کنی بکن، ارنی

10. رو که مرا این همه شتاب ندارد

11. آنک ترا دور کرد از برم ای یار

12. شرم ازین چشم اشک تاب ندارد؟

13. بر من اگر سایه نفکنی رسدت، زانک

14. ذرّه یی از حسنت آفتاب ندارد

15. سوخته باد آنکه روی خوب تو بنهفت

16. این سخنم روی در نقاب ندارد

17. هر چه توانی بکن، عتاب مفرمای

18. با تو دلم طاقت عتاب ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
* صراحی می ناب و سفینه غزل است
شعر کامل
حافظ
* نازک شده است خاطر گل ورنه پیش ازین
* در گوش باغ نغمه بلبل گران نبود
شعر کامل
صائب تبریزی
* دوش ای پسر می خورده‌ای چشمت گواهی می‌دهد
* باری حریفی جو که او مستور دارد راز را
شعر کامل
سعدی