لینک اشتراک گذاری
کپی شد
کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 68

1. شب نیست کم ز هجر تو صد غم نمی رسد

2. اشکم بچار گوشۀ عالم نمی رسد

3. اندر تو کی رسم؟ که نسیم سحرگهی

4. در گرد آن کلالۀ پر خم نمی رسد

5. در چشم من برست قد سرو پیکرت

6. زان پلک چشمهام فراهم نمی رسد

7. از بس که خاک کوی تو دردیده ها کشند

8. جز گرد از او بدین دل پر غم نمی رسد

9. فریاد من نمی رسی و این دل غمین

10. از خشک ریش هجر بمرهم نمی رسد

11. شکرست اگر نمی رسدم مژدۀ وصال

12. باری بلا و محنت و غم کم نمی رسد

13. گویم کزین سپس ندهم دامنت ز دست

14. گفتن کنون چه سود که دستم نمی رسد؟

15. دشوار امید وصل توان داشت کز فراق

16. ماهی بر آمد و خبری هم نمی رسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح
* همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم
شعر کامل
سعدی
* چو او مرز گیرد بشمشیر تیز
* برانگیزد اندر جهان رستخیز
شعر کامل
فردوسی
* من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
* جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست
شعر کامل
سعدی