کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 86

1. یا رب! این بچّۀ ترکان چه ز ما می خواهند؟

2. که همیشه دل ما را ببلا می خواهند

3. زلف پر چین ز چه بر زیر کله می شکنند؟

4. گر نه مان بسته ترا ز چین قبا می خواهند

5. روز اسب و زره و تیغ و کمر می طلبند

6. شب شراب و قدح وزیر و دوتا می خواهند

7. ده منی گرز چو از دست بمی اندازند

8. یک منی ساغر در حال فرا می خواهند

9. باز چون از پی بازی سوی میدان تازند

10. گوی و چوگان ز دل و قامت ما می خواهند

11. زلف چون چوگان دارند وز نخدان چو گوی

12. پس ز ما عاریت این هر دو چرا می خواهند؟

13. آفت هوش و روانند و بلای دل و دین

14. وانگه ایشان را مردم بدعا می خواهند

15. اصلشان چون ز خطا باشد بر اصل خطا

16. لاجرم بوسه بها جزو خطا می خواهند

17. رایگانی بتوکی بوسه دهند؟ آن قومی

18. کز پی بچّۀ خود شیر بها می خواهند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دستی که ریزشی نکند شاخ بی برست
* نخلی که میوه ای ندهد خشک بهترست
شعر کامل
صائب تبریزی
* دو دوست قدر شناسند عهد صحبت را
* که مدتی ببریدند و بازپیوستند
شعر کامل
سعدی
* چو سرو سهی گوژ گردد بباغ
* بدو بر شود تیره روشن چراغ
شعر کامل
فردوسی