کمال‌الدین اسماعیل_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 122 - وله ایضا

1. بنزد خواجه رفتم بهر کاری

2. کزانم باز گفتن عار باشد

3. و لکن اقتضای روزگارست

4. که دانا را به نادان کار باشد

5. یکی مجهولکی پیش درش بود

6. چو سگ کوحاجب مردار باشد

7. مرا گفتا: توقّف کن زمانی

8. که وقت بار خود دیدار باشد

9. مرا آن بار خاطر گشت، گفتم

10. گدایی را خود این مقدار باشد؟

11. گدایان محتشم گردند امّا

12. حدیث بار بس بسیار باشد

13. خرد چون حیرت من دید گفتا

14. ندانستی که خر را بار باشد

15. پس آنگه بیتکی تلقین من کرد

16. که زیب یک جهان اشعار باشد

17. بسا سر کافسرش افسار باشد

18. بسا در کز در مسمار باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتا کجاست آفت گفتم به کوی عشقت
* گفتا که چونی آن جا گفتم در استقامت
شعر کامل
مولوی
* به سیم و زر نکونامی به دست آر
* منه بر هم که برگیرندش از هم
شعر کامل
سعدی
* آن که از چشم تو افکند مرا بی تقصیر
* چشم دارم به همین درد گرفتار شود
شعر کامل
صائب تبریزی