شمارهٔ 182 - وله ایضا
1. امام ملّت و مفتیّ مشرق و مغرب
2. بیان کند که شریعت چه حکم فرماید
3. در آنکه شخصی از بهر دعوی شرعی
4. خود و غریمی در مجلس قضا آید
5. بدست ظلم و تطاول یکی زنا اهلان
6. غریم او را از وی به قهر بر باید
7. چو این تظلّم بر شاه شرع عرض کند
8. ز روی ضبط شریعت برو نبخشاید
9. بخواند او را واو با کمال ناجنسی
10. عدول از نهج اعتراف ننماید
11. چو معترف شود و ملتزم که با آن شخص
12. بر آنچه حکم شریعت بود نیفزاید
13. دو ماه بگذرد، این مدعّی بیچاره
14. ز گفتگوی و تقاضا زبان بفرساید
15. فزون ازین نبود حاصل تقاضاهاش
16. که او بچرب زبانی سرش بینداید
17. نه راز سینۀ او کس بگوش راه دهد
18. نه کار بستۀ او هیچ خلق بگشاید
19. گه اضطراب کند، گه به عجز تن بنهد
20. گهی خموش بود، گاه ژاژ میخاید
21. خدایگان شریعت چو حال می داند
22. اگر ز نصرت مظلوم تن زند شاید؟
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده