شمارهٔ 69 - ایضا له
1. آمد رهی به خدمت و تادیر گه نشست
2. وانگه ندیده چهرة مخدوم بازگشت
3. راهی دراز بود و ز تاثیر آفتاب
4. چون سنگ بود کآمد و چون موم بازگشت
5. آمد به درگهت متظّلم ز روزگار
6. دادش نداد دولت و مظلوم بازگشت
7. تا آن زمان نشست که سلطان نیمروز
8. از ترکتاز مملکت روم بازگشت
9. ای پرده دار لطف کن و خواجه را بگوی
10. کامد رهی بخدمت و محروم بازگشت
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده