خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 107

1. حاشا که مرا جز تو در دیده کسی باشد

2. یا جز غم عشق تو در دل هوسی باشد

3. کس چون تو نشان ندهد در کل جهان لیکن

4. چون این دل هر جائی هر جای بسی باشد

5. بر پای تو سر دارم گر سر خطری دارد

6. وصل تو به دست آرم گر دسترسی باشد

7. از خاک سر کویت خالی نشوم یک شب

8. گر بر سر هر سنگی حالی عسسی باشد

9. ز آنجا که توئی تا من صد ساله ره است الحق

10. ز اینجا که منم تا تو منزل نفسی باشد

11. از زحمت خاقانی مازار که بد نبود

12. گر خوان وصالت را چون او مگسی باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مخدوم شمس دین است تبریز رشک چین است
* اندر بهار حسنش شاخ و شجر به رقص آ
شعر کامل
مولوی
* امروز روز شادی و امسال سال گل
* نیکوست حال ما که نکو باد حال گل
شعر کامل
مولوی
* تا سایهٔ شمشاد تو افتاد به بستان
* بر سرو سهی دود دل فاخته برخاست
شعر کامل
فروغی بسطامی