خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 123

1. دل از آن راحت جان نشکیبد

2. تشنه از آن آب روان نشکیبد

3. چکنم هرچه کنم دل کند آنک

4. دل از آن جان جهان نشکیبد

5. دل نیارامد و هم معذور است

6. کز دلارام چنان نشکیبد

7. گرچه خون ریزد دل دار نهان

8. دل ز خون‌ریز نهان نشکیبد

9. سینه از زخم سنانش نالید

10. وآنگه از زخم سنان نشکیبد

11. گرچه پروانه کند عمر زیان

12. تا نسوزد ز زیان نشکیبد

13. دل چنان با غم او انس گرفت

14. که ز غم نیم زمان نشکیبد

15. چند گوئی که ز وصلش به شکیب

16. من شکیبم، دل و جان نشکیبد

17. من سگ اویم و نالم به سحر

18. به سحر سگ زفغان نشکیبد

19. دل خاقانی از آن یار که نیست

20. می‌زند لاف و از آن نشکیبد

21. چون گدا را نرسد دست به کام

22. هم ز لافی به زبان نشکیبد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب ز آه آتشین یک دم نیاسایم چو شمع
* در میان آتش سوزنده جای خواب نیست
شعر کامل
رهی معیری
* مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت
* گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان
شعر کامل
حافظ
* به من ده آن می احمر، به مصر و یوسفانم بر
* که سیرم زین بیابان و ازین من و ازین سلوی
شعر کامل
مولوی