خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 125

1. اول از خود بری توانم شد

2. پس تو را مشتری توانم شد

3. بر سر تیغ عشق سر بنهم

4. گر پیت سرسری توانم شد

5. عشق تو چون خلاف مذهب‌هاست

6. خصم مذهب‌گری توانم شد

7. تا به اسلام عشق تو برسم

8. بندهٔ کافری توانم شد

9. جان من تا ز توست آنجائی

10. من کجا ایدری توانم شد

11. یار چون لشکری شود من نیز

12. بر پیش لشکری توانم شد

13. گفت خاقانی از خدا برهم

14. گر ز عشق بری توانم شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون نار ز غم کفته شود این دل اگر من
* آگنده دل از مهر تو چون نار ندارم
شعر کامل
سنایی
* شگفت نیست دلم چون انار اگر بکفد
* که قطره قطره خونش به ناردان ماند
شعر کامل
سعدی
* چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
* که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمی‌گیرد
شعر کامل
حافظ