خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 129

1. ازین ده رنگ‌تر یاری نپندارم که کس دارد

2. وزین بی‌نورتر کاری نپندارم که کس دارد

3. نماند از رشتهٔ جانم بجز یک تار خون آلود

4. ازین باریکتر تاری نپندارم که کس دارد

5. دهم در من یزید دل دو گیتی را به یک مویش

6. ازینسان روز بازاری نپندارم که کس دارد

7. نسیم صبح جانم را ودیعت آورد بویش

8. ازین به تحفه در باری نپندارم که کس دارد

9. اگر در زیر هر سنگی چو خاقانی سری بینی

10. ازین برتر سخن باری نپندارم که کس دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما را سریست با تو که گر خلق روزگار
* دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم
شعر کامل
سعدی
* چهره ات گل در گریبان می کند آیینه را
* طره ات سنبل به دامان می کند آیینه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* پس از مرگ از زمین مرقدم مردم گیا روید
* مرا هرگز نسازد خاک پنهان، دانۀ عشقم
شعر کامل
حزین لاهیجی