خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 150

1. عقل ز دست غمت دست به سر می‌رود

2. بر سر کوی تو باد هم به خطر می‌رود

3. در غم تو هر کجا فتنه درآمد ز در

4. عافیت از راه بم زود بدر می‌رود

5. از تو به جان و دلی مشتریم وصل را

6. راضیم ار زین قدر بیع به سر می‌رود

7. گرچه من اینجا حدیث از سر جان می‌کنم

8. نزد تو آنجا سخن از سر و زر می‌رود

9. جان من از خشک و تر رفته چو سیم است لیک

10. شعر به وصف توام چون زر تر می‌رود

11. نیستی آگه ز حال کز صف عشاق تو

12. حال چو خاقانیی زیر و زبر می‌رود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ناخن من آبروی تیشه فرهاد ریخت
* آه اگر شیرین به چشم کوهکن بیند مرا
شعر کامل
صائب تبریزی
* بی گاه شد بی‌گاه شد خورشید اندر چاه شد
* خورشید جان عاشقان در خلوت الله شد
شعر کامل
مولوی
* من نه تنها خواهم این خوبان شهر آشوب را
* کیست در شهر آنکه خواهان نیست روی خوب را
شعر کامل
جامی