خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 153

1. تا مرا عشق یار غار افتاد

2. پای من در دهان مار افتاد

3. چکنم چون ز گلستان امید

4. دیده‌ام را نصیب خار افتاد

5. کشتی صبر من چو از غرقاب

6. نتوانست بر کنار افتاد

7. سود نکند نصیحتم که مرا

8. این مصیبت هزار بار افتاد

9. گفتی از صبر ساز دست آویز

10. که تو را عشق پایدار افتاد

11. بی‌من است این سخن تو دانی و دل

12. که تو را با من این قرار افتاد

13. رفت در شهر، آب خاقانی

14. کار با لطف کردگار افتاد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در ماهتاب دوش خرامان همی شدی
* ماهت بدید و چادر شب پیش رو گرفت
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* از امروز کاری بفردا ممان
* که داند که فردا چه گردد زمان
شعر کامل
فردوسی
* رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس
* گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
شعر کامل
حافظ