خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 163

1. عشقت چو درآمد ز دلم صبر بدر شد

2. احوال دلم باز دگر باره دگر شد

3. عهدی بد و دوری که مرا صبر و دلی بود

4. آن عهد به پای آمد و آن دور به سر شد

5. تا صاعقهٔ عشق تو در جان من افتاد

6. از واقعهٔ من همه آفاق خبر شد

7. تا باد، دو زلفین تو را زیر و زبر کرد

8. از آتش غیرت دل من زیر و زبر شد

9. در حسرت روزی که شود وصل تو روزی

10. روزم همه تاریک بر امید مگر شد

11. بد بود مرا حال بر آن شکر نکردم

12. تا لاجرم آن حال که بد بود بتر شد

13. هان ای دل خاقانی خرسند همی باش

14. بر هرچه خداوند قلم راند و قدر شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
* آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد
شعر کامل
حافظ
* بدی را بدی سهل باشد جزا
* اگر مردی احسن الی من اسا
شعر کامل
سعدی
* باده‌ات از کوه سکونت برد
* عیب مکن زان که وقاریم نیست
شعر کامل
مولوی