خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 19

1. کار عشق از وصل و هجران درگذشت

2. درد ما از دست درمان درگذشت

3. کار، صعب آمد به همت برفزود

4. گوی، تیز آمد ز چوگان درگذشت

5. در زمانه کار کار عشق توست

6. از سر این کار نتوان درگذشت

7. کی رسم در تو که رخش وصل تو

8. از زمانه بیست میدان درگذشت

9. فتنهٔ عشق تو پردازد جهان

10. خاصه می‌داند که سلطان درگذشت

11. جوی خون دامان خاقانی گرفت

12. دامنش چه، کز گریبان درگذشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشق یکرنگی تقاضا می کند وین روشن است
* ورنه شمع آتش چرا زد همچو خود پروانه را
شعر کامل
جامی
* چه تربیت شنوم یا چه مصلحت بینم
* مرا که چشم به ساقی و گوش بر چنگست
شعر کامل
سعدی
* تفاوتی نکند قدر پادشایی را
* که التفات کند کمترین گدایی را
شعر کامل
سعدی