خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 224

1. از هستی خود که یاد دارم

2. جز سایه نماند یادگارم

3. ور سایه ز من بریده گردد

4. هم نیست عجب ز روزگارم

5. چون یار ز من برید سایه

6. چون سایه ز من رمید یارم

7. از هم‌نفسان مرا چراغی است

8. زان هیچ نفس زدن نیارم

9. زان بیم که از نفس بمیرد

10. در کام نفس شکسته دارم

11. چون هم‌نفسی کنم تمنا

12. بر آینه چشم برگمارم

13. ترسم ز نفاق آینه هم

14. زان نتوانم که دم برآرم

15. خاقانی‌وار وام ایام

16. از کیسهٔ عمر می‌گزارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شاه آن نیست که ملکی به سپاهی گیرد
* شاه آنست که بر ملک دلی باشد شاه
شعر کامل
وحشی بافقی
* چو غنچه نکهت خود از صبا دریغ مدار
* ز آشنا سخن آشنا دریغ مدار
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتا کجاست ایمن گفتم که زهد و تقوا
* گفتا که زهد چه بود گفتم ره سلامت
شعر کامل
مولوی