خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 256

1. من در طلب یارم ز اغیار نیندیشم

2. پایم به سر گنج است از مار نیندیشم

3. صبرم به عیار او هیچ است و دو جو کمتر

4. من هم جو زرینم کز نار نیندیشم

5. جوجو شدم از عشقش او جو به جو این داند

6. او را به جوی زین غم غم‌خوار نیندیشم

7. گر زان رخ گندم‌گون اندک نظری یابم

8. زین جان که جوی ارزد بسیار نیندیشم

9. خاکی دل من خون شد ور خون من اندیشد

10. اندیشم از آزارش ز آزار نیندیشم

11. گر هیچ رسد بر دل دندان سگ کویش

12. تشریف سر دندان هر بار نیندیشم

13. ور جان ز بن دندان در عرض لبش آرم

14. هم پیش‌کشی دانم بازار نیندیشم

15. گر کار من از عشقش با شحنه و دار افتد

16. از شحنه نترسم من وز دار نیندیشم

17. گر با سر تیغ افتد کار سر خاقانی

18. بر تیغ سر اندازم وز کار نیندیشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشق یکرنگی تقاضا می کند وین روشن است
* ورنه شمع آتش چرا زد همچو خود پروانه را
شعر کامل
جامی
* هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
* کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
شعر کامل
حافظ
* ز ناله ای که کند خامه می توان دانست
* که کوه درد به دل صاحب سخن دارد
شعر کامل
صائب تبریزی