خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 266

1. دست از دو جهان کشیده خواهم

2. یک اهل به جان خریده خواهم

3. گوئی که رسم به اهل رنگی

4. از طالع بررسیده خواهم

5. جستم دل آشنا و تا حشر

6. گر جویم هم ندیده خواهم

7. نوشی به یقین نماند لیکن

8. زهری به گمان چشیده خواهم

9. تا خوشی نفسی به دست نارم

10. بی‌پای به سر دویده خواهم

11. از ناوک صبح بهر روزی

12. صد جوشن شب دریده خواهم

13. تا گوهری در کنار ناید

14. چون بحر نیارمیده خواهم

15. از روزن هر دلی چو خورشید

16. هر لحظه فرو خزیده خواهم

17. گر سایهٔ دوستی ببینم

18. چون سایه ز خود رمیده خواهم

19. بس مار گزیدهٔ وجودم

20. هم غار عدم گزیده خواهم

21. چون تشنه شوم به رشتهٔ جان

22. آبی ز جگر کشیده خواهم

23. چشمم می لعل راوق افشاند

24. دانست که می ندیده خواهم

25. هم زهر دهد چو شاخ سنبل

26. گر نیشکری گزیده خواهم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز بس زهر شکایت خوردم و بر لب نیاوردم
* به سبزی می زند تیغ زبان چون پسته در کامم
شعر کامل
صائب تبریزی
* پندم مده ای دوست که دیوانه سرمست
* هرگز به سخن عاقل و هشیار نباشد
شعر کامل
سعدی
* ای خضر، غیر داغ عزیزان و دوستان
* حاصل ترا ز زندگی جاودانه چیست؟
شعر کامل
صائب تبریزی