خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 287

1. روی است بنامیزد یا ماه تمام است آن

2. زلف است تعالی الله یا تافته دام است آن

3. هر سال بدان آید خورشید به جوزا در

4. تا با کمر از پیشت گویند غلام است آن

5. در عهد تو زیبائی چیزی است که خاص است این

6. در عشق تو رسوائی کاری است که عام است آن

7. جانی که تو را شاید بر خلق فرو ناید

8. چیزی که تو را باید بر خلق حرام است آن

9. گفتم که به صبر از تو هم پخته شود کارم

10. امروز یقینم شد کاندیشهٔ خام است آن

11. من بستهٔ دام تو، سرمست مدام تو

12. آوخ که چه دام است این یارب چه مدام است آن

13. شب‌های فراقت را صبحی که پدید آید

14. با بیم رقیبانت هم اول شام است آن

15. یک جام نخست تو بربود مرا از من

16. از جام دوم کم کن نیمی که تمام است آن

17. بی‌لام سر زلفت نون است قد چاکر

18. ای ماه چه نون است این یا نیز چه لام است آن

19. گفتی که چو خاقانی عشاق بسی دارم

20. صادقتر ازو عاشق بنمای کدام است آن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وجود ظاهرم تا چند بینی
* که اطلس‌هاست اندر برگ توتی
شعر کامل
مولوی
* از امروز کاری بفردا ممان
* که داند که فردا چه گردد زمان
شعر کامل
فردوسی
* اگر تندبادی براید ز کنج
* بخاک افگند نارسیده ترنج
شعر کامل
فردوسی