خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 374

1. گر بر در وصالت امید بار بودی

2. بس دیده کز جمالت امیدوار بودی

3. این فتنه‌ها نرفتی از روزگار بر ما

4. گرنه جمال رویت در روزگار بودی

5. ما را غم فراقت بحری است بی‌کرانه

6. ای کاش با چنین غم دل در کنار بودی

7. یارب چه رونق استی بازار ساحری را

8. گر چون دو چشمت او را یک کیسه‌دار بودی

9. گر بر فلک رسیدی از روی تو خیالی

10. در چشم هر ستاره صد لاله‌زار بودی

11. رفتی چو آن گل ما از بهر صید گلشن

12. گل را به چشم بلبل کی اعتبار بودی

13. خاقانی ار نبودی مداح خوبی تو

14. خاقان اکبر او را کی خواستار بودی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از تو با مصلحت خویش نمی‌پردازم
* همچو پروانه که می‌سوزم و در پروازم
شعر کامل
سعدی
* مسند به باغ بر که به خدمت چو بندگان
* استاده است سرو و کمر بسته است نی
شعر کامل
حافظ
* با نسخۀ طبیب چه کار آن مریض را
* کز خون دیده شربت و از غم غذا کند
شعر کامل
جامی