خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 378

1. هر روز به هر دستی رنگی دگر آمیزی

2. هر لحظه به هر چشمی شور دگر انگیزی

3. صد بزم بیارایی هر جا که تو بنشینی

4. صد شهر بیاشوبی هرجا که تو برخیزی

5. چون مار کنی زلفین وز پرده برون آیی

6. ناگه بزنی زخمی چون کژدم و بگریزی

7. فتنه کنیم بر خود پنهان شوی از چشمم

8. چون فتنه برانگیزی از فتنه چه پرهیزی

9. مژگان تو خونم را چون آب همی ریزد

10. تو بر سر من محنت چون خاک همی بیزی

11. خون ریخته می‌بینی گوئی که نه خون توست

12. از غمزه بپرس آخر کاین خون که می‌ریزی

13. بردی دل خاقانی در زلف نهان کردی

14. ترسم ببری جانش در طره در آویزی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شبم در ماتم هجران دو ابرو در خیال آمد
* به سینه هر کجا ناخن زدم شکل هلال آمد
شعر کامل
جامی
* انگور سیاهست و چوماهست و عجب نیست
* زیرا که سیاهی صفت ماه روانست
شعر کامل
منوچهری
* سرو چون نازد به خوبی در بهارستان ناز
* از سهی سرو نگارستان من یاد آورید
شعر کامل
محتشم کاشانی