خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 64

1. کیست که در کوی تو فتنهٔ روی نیست

2. وز پی دیدار تو بر سر کوی تو نیست

3. فتنه به بازار عشق بر سر کار است از آنک

4. راستی کار او جز خم موی تو نیست

5. روی تو جان پرورد خوی تو خونم خورد

6. آه که خوی بدت در خور روی تو نیست

7. با غم هجران تو شادم ازیرا مرا

8. طاقت هجر تو هست طاقت خوی تو نیست

9. روی من از هیچ آب بهره ندارد از آنک

10. آب من از هیچ روی بابت جوی تو نیست

11. بوی تو باد آورد دشمن بادی از آنک

12. جان چو خاقانیی محرم بوی تو نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خبرت هست که بلبل ز سفر بازرسید
* در سماع آمد و استاد همه مرغان شد
شعر کامل
مولوی
* صد بار جان بدادم وز پای درفتادم
* بار دگر بزادم چون بانگ تو شنودم
شعر کامل
مولوی
* می توان کردن به نرمی راه در دلهای سخت
* رشته از همواری خود غوطه در گوهر زده است
شعر کامل
صائب تبریزی