غزل شمارهٔ 66
1. میخور که جهان حریف جوی است
2. آفاق ز سبزه تازه روی است
3. بر عیش زدند ناف عالم
4. اکنون که بهار نافه بوی است
5. از زهد کنار جوی کاین وقت
6. وقت طرب و کنار جوی است
7. شو خوانچه کن و چمانه در خواه
8. زان یوسف ما که گرگ خوی است
9. گرگ آشتی است روز و شب را
10. و آن بت شب و روز جنگجوی است
11. خاقانی گفت خاک اویم
12. جان و سر او که راست گوی است
13. گفتی ز سگان کیست افضل
14. گر هست هم از سگان اوی است
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده