خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 96

1. عشق تو چون درآید شور از جهان برآید

2. دلها در آتش افتد دود از میان برآید

3. در آرزوی رویت بر آستان کویت

4. هر دم هزار فریاد از عاشقان برآید

5. تا تو سر اندر آری صد راز سر برآری

6. تا تو ببر درآئی صد دل ز جان برآید

7. خوی زمانه داری ممکن نشد که کس را

8. یک سود در زمانه بی‌صد زیان برآید

9. کارم بساز دانم بر تو سبک نشیند

10. جانم مسوز دانی بر من گران برآید

11. هر آه کز تو دارم آلودهٔ شکایت

12. از سینه گر برآید هم با روان برآید

13. خاقانی است و جانی از غم به لب رسیده

14. چون امر تو درآید هم در زمان برآید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زلف تو مرا عمر دراز است ولی نیست
* در دست سر مویی از آن عمر درازم
شعر کامل
حافظ
* ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق
* هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد
شعر کامل
حافظ
* ز درد و داغ محبت مگو به مرده دلان
* تنور سرد، سزاوار بستن نان نیست
شعر کامل
صائب تبریزی