خاقانی_دیوانقصیده ها (فهرست)

شمارهٔ 160 - مطلع دوم

1. ای لب و خالت بهم طوطی و هندوستان

2. پیش جمالت منم هندوی جان بر میان

3. از رخ و زلف تو رست در دل من آبنوس

4. وز لب و خال تو گشت دیدهٔ من آبدان

5. ابرش خورشید را ناخنه آمد ز رشک

6. تا تو به شب رنگ حسن تاخته‌ای در جهان

7. رو که ز عکس لبت خوشهٔ پروین شده است

8. خوشهٔ خرمای تر بر طبق آسمان

9. صبر من از بی‌دلی است از تو که مجروح را

10. چاره ز بی‌مرهمی است سوختن پرنیان

11. با همه کآزاد نیست یک سر مویم ز تو

12. نیست تو را از وفا بر سر موئی نشان

13. گرچه ز افغان مرا با تو زبان موی شد

14. در همه عالم منم موی شکاف از زبان

15. طبع چو خاقانیی بستهٔ سودا مدار

16. بشکن صفراتی او ز آن لب چون ناردان

17. عهد کهن تازه کن کو سخنان تازه کرد

18. خاصه ثنای ملک کرد ضمیرش ضمان

19. ناصر ملت طراز، قاهر بدعت گداز

20. شاه خلیفه پناه خسرو سلطان نشان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
* من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
* فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را
شعر کامل
سعدی
* ندانمت که چه گویم تو هر دو چشم منی
* که بی وجود شریفت جهان نمی‌بینم
شعر کامل
سعدی