خاقانی_دیوانقصیده ها (فهرست)

شمارهٔ 52 - در رثاء زوجهٔ خود

1. دیر خبر یافتی که یار تو گم شد

2. جام جم از دست اختیار تو گم شد

3. خیز دلا شمع برکن از تف سینه

4. آن مه نو جوی کز دیار تو گم شد

5. حاصل عمر تو بود یک ورق کام

6. آن ورق از دفتر شمار تو گم شد

7. نقش رخ آرزو به روی که بینی

8. کینهٔ آرزو نگار تو گم شد

9. از ره چشم و دهان به اشک و به ناله

10. راز برون ده که رازدار تو گم شد

11. چشم تو گر شد شکوفه بار سزد زانک

12. میوهٔ جان از شکوفه‌زار تو گم شد

13. چشم بد مردمت رسید که ناگاه

14. مردم چشم تو از کنار تو گم شد

15. نوبت شادی گذشت بر در امید

16. نوبت غم زن که غمگسار تو گم شد

17. هر بن مویت غمی و ناله کنان است

18. هر سر مویت که آه یار تو گم شد

19. زخم کنون یافتی ز درد هنوزت

20. نیست خبر کان طبیب کار تو گم شد

21. منت گیتی مبر به یک دو نفس عمر

22. کانکه ز عمر است یادگار تو گم شد

23. بار سبو چون کشی که آب تو بگذشت

24. بیم رصد چون بری که بار تو گم شد

25. خون خور خاقانیا مخور غم روزی

26. روز به شب کن که روزگار تو گم شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست
* عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
شعر کامل
حافظ
* آن کوزه بر کفم نه کآب حیات دارد
* هم طعم نار دارد هم رنگ ناردانه
شعر کامل
سعدی
* مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم
* شهان بی کمر و خسروان بی کلهند
شعر کامل
حافظ