خاقانی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 144

1. خدای داند معنی میان نطفه نهادن

2. به دست مرد جز این نیست کآب نطفه براند

3. از آفتاب وهوا دان که تخم یابد بالش

4. ز برزگر چه برآید جز آنکه تخم فشاند

5. حلال زادهٔ صورت چه سودمند که فعلش

6. در آزمایش معنی به اصل باز بخواند

7. حرام زادهٔ صورت که دارد آیت معنی

8. سزد که داورش الا حلال زاده نداند

9. به آب تیره توان کرد نسبت همه لل

10. ببین که لل رشن به آب تیره چه ماند

11. درافرینش نفسی که بد ز مایهٔ ناقص

12. ریاضتش به کمالی که واجب است رساند

13. نه گل به نسبت خاکی نخست درد سر آرد

14. چو یافت صحبت آتش نه درد سر بنشاند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ندانمت که چه گویم تو هر دو چشم منی
* که بی وجود شریفت جهان نمی‌بینم
شعر کامل
سعدی
* آسوده گر از سنگ شد، از ارّه جدا نیست
* نخلی که درین باغ، ثمر هیچ ندارد
شعر کامل
حزین لاهیجی
* به درد عشق بساز و خموش کن حافظ
* رموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول
شعر کامل
حافظ