شمارهٔ 245 - در مرثیهٔ جمال الدین اصفهانی وزیر صاحب موصل و وحید الدین عموی خود
1. جمال شاه سخا بود و بود تاج سرم
2. وحید گنج هنر بود و بود عم به سرم
3. به سوی این دو یگانه به موصل و شروان
4. دلی است معتکف و همتی است برحذرم
5. هنر بدرد ز دندان تیز سین سخا
6. دلم درید و بخائید گوشهٔ جگرم
7. سخا بمرد و مرا هر که دید از غم و درد
8. گریست بر من و حالم چو دید در بدرم
9. منم غریق غم و اندهان که در شب و روز
10. غم جمال برم و انده وحید خورم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده