خاقانی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 251

1. غم عمری که شد چرا نخورم

2. غم روزی ابلهانه خورم

3. بر سر روزی ارچه در خوابم

4. من غم خواب جاودانه خورم

5. وقت بیماری از اجل ترسم

6. نه غم چیز و آشیانه خورم

7. چار دیوار چون به زلزله ریخت

8. چه غم فوت آستانه خورم

9. موش گوید که چون درآید مار

10. غم جان نه دریغ خانه خورم

11. درد دل بود و درد تن بفزود

12. تا کی این درد بی‌کرانه خورم

13. چون ننالم؟ که در خرابی دل

14. غم تن و اندوه زمانه خورم

15. اسب نالد که در بلای لگام

16. غم مهماز و تازیانه خورم

17. ای طبیب از سفوف‌دان کم کن

18. کو نقوعی که در میانه خورم

19. چند با دانهٔ دل بریان

20. گل بریان و نار دانه خورم

21. من چو موسی ز ضعف کند زبان

22. گل چو دندان پیر شانه خورم

23. طین مختوم و تخم ریحان بس

24. مار و مرغم که خاک و دانه خورم

25. بس بس از دانه مرغ خواهم خورد

26. مرغ مالنگ و باسمانه خورم

27. یک دکانی فقاع اگر یابم

28. به‌دل شربت سه گانه خورم

29. شربت مرد از آن دل سنگین

30. چون شراب از دل چمانه خورم

31. فقعی‌کاری از دکان غمش

32. همچو تریاک از خزانه خورم

33. زان فقاعی که سنت عمر است

34. رافضی نیستم چرا نخورم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سلسله موی دوست حلقه دام بلاست
* هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست
شعر کامل
سعدی
* نمی سوزم اگر برق اجل در خرمنم افتد
* که من در خوشگی از کاه گندم را جدا کردم
شعر کامل
صائب تبریزی
* همه عمر با حریفان بنشستمی و خوبان
* تو بخاستی و نقشت بنشست در ضمیرم
شعر کامل
سعدی