خاقانی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 261 - در مرثیهٔ اهل بیت خود

1. بر درد دل دوا چه لود تا من آن کنم

2. گویند صبر کن، نه همانا من آن کنم

3. درد فراق را به دکان طبیب عشق

4. بیرون ز صبر چیست مداوا، من آن کنم

5. گوئی زبان صبر چه گوید در این حدیث

6. گوید مکن خروش به عمدا، من آن کنم

7. گر هیچ تشنه در ظلمات سکندری

8. دل کرد از آب خضر شکیبا من آن کنم

9. یاران به درد من ز من آسیمه سر ترند

10. ایشان چه کرده‌اند بگو تا من آن کنم

11. آتش کجا در آب فتد چون فغان کند

12. در آب چشم از آتش سودا من آن کنم

13. آن ناله‌ای که فاخته می‌کرد بامداد

14. امروز یاد دار که فردا من آن کنم

15. گفتی که یار نو طلبی و دگر کنی

16. حاشا که جانم آن طلبد یا من آن کنم

17. انده گسار من شد و انده به من گذاشت

18. وامق چه کرد ز انده عذرا، من آن کنم

19. کاووس در فراق سیاوش به اشک خون

20. با لشکری چه کرد به تنها، من آن کنم

21. خورشید من به زیر گل آنجا چه می‌کند

22. غرقه میان خون دل اینجا من آن کنم

23. فریاد چون کند دل خاقانی از فراق

24. از من همان طلب کن زیرا من آن کنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای لعبت خندان لب لعلت که مزیده‌ست؟
* وی باغ لطافت به رویت که گزیده‌ست؟
شعر کامل
سعدی
* صدف وار گوهرشناسان راز
* دهان جز به لؤلؤ نکردند باز
شعر کامل
سعدی
* خاک شد دیدۀ غمدیدۀ مجنون و هنوز
* چشم جان جانب لیلی نگرانست او را
شعر کامل
جامی