شمارهٔ 273
1. وقت آن است کز این دار فنا درگذریم
2. کاروان رفته و ما بر سر راه سفریم
3. زاد ره هیچ ندانیم چه تدبیر کنیم
4. سفری دور و دراز است ولی بیخبریم
5. پدر و مادر و فرزند و عزیزان رفتند
6. وه چه ما غافل و مستیم و چه کوته نظریم
7. دمبدم میگذرند از نظر ما یاران
8. اینقدر دیده نداریم که بر خود نگریم
9. خانه و خانقه و منزل ما زیر زمین
10. ما به تدبیر سرا ساختن و بام و دریم
11. گر همه مملکت و مال جهان جمع کنیم
12. لیک جز پیرهن گور ز دنیا نبریم
13. خانهٔ اصلی ما گوشهٔ گورستان است
14. خرم آن روز که این رخت بر آن خانه بریم
15. پادشاها تو کریمی و رحیمی و غفور
16. دست ما گیر که درماندهٔ بیبال و پریم
17. یارب از لطف و کرم عاقبت خاقانی
18. خیر گردان تو که ما در طلب خواب و خوریم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده