شمارهٔ 29 - در بیان دوستی و دشمنی خلق
1. دوست دشمن گشت و دشمن دوست شد خاقانیا
2. آن زمان کاقبال بیادبار بینی بر درت
3. تا تو دولت داری آن کت دوستتر دشمنتر است
4. ز آن که نتواند که بیند شاهد خود در برت
5. پس چو دولت روی برتابد تو را از هر که هست
6. دوست تر گشت آنکه بود از ابتدا دشمن ترت
7. دشمن معشوق خود را دوست دارد هر کسی
8. این قیاس از خویشتن کن گر نیاید باورت
9. دوست از نزدیکی دولت شد اول دشمنت
10. دشمن از دوری دولت شد به آخر غم خورت
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده