خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 132

1. زاهد مغرور اگر در کعبه باشد فاجرست

2. وانکه اقرارش به بت‌رویان نباشد کافرست

3. چون توانم کز حضورش کام دل حاصل کنم

4. کانزمان از خویش غائب می‌شوم کو حاضرست

5. زنده دل آن کشته کو جان پیش چشمش داده است

6. تندرست آن خسته کو بر درد عشقش صابرست

7. عاقبت بینی که کارش در هوا گردد بلند

8. ذرهٔ سرگشته کو در مهرورزی ماهرست

9. هر کرا خاطر بزلف ماهرویان می‌کشد

10. عیب نتوان کرد اگر چون من پریشان خاطرست

11. عاقلان دانند کادراک خرد قاصر بود

12. زانچه بر مجنون ز سر حسن لیلی ظاهرست

13. در هوایت زورقی برخشک می‌رانم ولیک

14. جانم از طوفان غم در قعر بحری زاخرست

15. کی سر موئی زبانم گردد از ذکرت جدا

16. کز وجودم هر سر موئی زبانی ذاکرست

17. ایکه فرمائی که خواجو عشق را پوشیده دار

18. چون توانم گر چه دانم کان لباسی فاخرست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون قمری از این رشک ننالد به چمن ها
* کاین اشک روان را به من آن سرو روان داد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* بجای سخن گر بتو جان فرستم
* چنان دان که زیره بکرمان فرستم
شعر کامل
سیف فرغانی
* نیلوفر ریاض ریاضت رخ من است
* از سیلی که می‌خورم از دست روزگار
شعر کامل
محتشم کاشانی