غزل شمارهٔ 134
1. این همه مستی ما مستی مستی دگرست
2. وین همه هستی ما هستی هستی دگرست
3. خیز و بیرون ز دو عالم وطنی حاصل کن
4. که برون از دو جهان جای نشستی دگرست
5. گفتم از دست تو سرگشتهٔ عالم گشتم
6. گفت این سر سبک امروز ز دستی دگرست
7. تا صبا قلب سر زلف تو در چین بشکست
8. هر زمان بر من دلخسته شکستی دگرست
9. کس چو من مست نیفتاد ز خمخانهٔ عشق
10. گر چه در هر طرف از چشم تو مستی دگرست
11. تا برآمد ز بناگوش تو خورشید جمال
12. هر سر زلف تو خورشید پرستی دگرست
13. چون سپر نفکند از غمزهٔ خوبان خواجو
14. زانکه آن ناوک دلدوز ز شستی دگرست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده