خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 18

1. ای ترک آتش رخ بیار آن آب آتش فام را

2. وین جامهٔ نیلی ز من بستان و در ده جام را

3. چون بندگان خاص را امشب به مجلس خوانده‌ئی

4. در بزم خاصان ره مده عامان کالانعام را

5. خامی چو من بین سوخته و آتش ز جان افروخته

6. گر پخته‌ئی خامی مکن وان پخته در ده خام را

7. در حلقهٔ دردی کشان بخرام و گیسو برفشان

8. در حلقهٔ زنجیر بین شیران خون‌آشام را

9. چون من برندی زین صفت بدنام شهری گشته‌ام

10. آن جام صافی در دهید این صوفی بدنام را

11. یک راه در دیر مغان برقع براندازی صنم

12. تا کافران از بتکده بیرون برند اصنام را

13. گر در کمندم میکشی شکرانه را جان میدهم

14. کان دل که صید عشق شد دولت شمارد دام را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون غنچه ز جمعیت دل انجمنی ساز
* برگ طرب خویش ز رنگین سخنی ساز
شعر کامل
صائب تبریزی
* گه میان چشم نیلوفر زبانه بر زند
* گاه دودش گرد او چون برگ نیلوفر شود
شعر کامل
فرخی سیستانی
* کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست
* هیچ بازار چنین گرم که بازار تو نیست
شعر کامل
سعدی